خلاصه داستان: داستان یک خانواده پناهنده ایرانی در فنلاند که منتظر تصمیم برای اعطای پناهندگی رسمی به آنها هستند یا خیر. داستان کاملاً بر اساس تجربیات کودکی کارگردان است.
خلاصه داستان: هنگامی که یک سرباز سابق که طلا را در بیابان لاپلند کشف می کند، سعی می کند غارت را به شهر ببرد، سربازان نازی به رهبری یک افسر وحشی اس اس با او می جنگند.
خلاصه داستان: در این اقتباس ادبی دیستوپیایی، یک زن جوان شجاع برای آب شیرین در اتحادیه اسکاندیناوی می جنگد، منطقه ای که به دلیل فاجعه زیست محیطی و یک دولت نظامی سرکوبگر خشک شده است.